دنیای تظاهرات و دنیای تصورات
دنیای ماده دنیای سکون است ، دنیای تظاهر است ، دنیای چهار چوب ها و قواعد و قوانین منطقی است .
در واقع هر چیزی وابسته به قاعده و قانون باشد جنس آن از سکون و تاریکی است .
اما دنیای معنا ، دنیای حرکت است ، دنیای تصور است ، دنیای بی قید و بندها و دنیای آزادی ها و رهایی ها است .
دنیای تصورات ، دنیای اراده و رهایی و جنس آن از حرکت و روشنایی است .
چالش های انسانها از دنیای تصورات آنها شروع می گردد و به دنیای تظاهراتشان کشیده می شود .
مالک بدن انسان ماده است چون جنس آن از مواد طبیعی است و روزی که بدن دیگر نتواند مکان مناسبی برای زیستن انسان در دنیای تظاهرات باشد ، انسان آن را در طبیعت ماده رها می کند و از آن خارج می گردد و به دنیای تصورات و معنا می رود و در آنجا به زندگی خویشتن ادامه می دهد .
پرده ای که بین دنیای مادی ( دنیای تظاهرات یا دنیای قاعده ها و قوانین منطقی ) و دنیای معنا ( دنیای تصورات یا دنیای آزادی و رهایی و اراده ) وجود دارد " تمایل " است .
اصولا خلقت انسان به گونه ای است که به سمت دنیای تظاهرات یا دنیای مواد و طبیعت ماده و قاعده و قوانین منطقی تمایل دارد .
انسان برای رسیدن به " آرامش " باید به درون و به سمت دنیای تصورات و معنا ها و به سمت دنیای حقیقت اراده و آزادی و رهایی متمایل شود .
اما برای تمایل به درون ، انسان باید بسیار تلاش کند تا بیاموزد که به خوبی مجهول ها را بفهمد و بر روی حل آنها متمرکز گردد
تا پرده از روی دنیای تصورات برای او کنار زده شود .
جسم یا بدن برای انسان در واقع فقط یک کالبد ظاهری است و این کالبد از مواد طبیعی و مطابق قواعد و قوانین منطقی ساخته شده است تا انسان بوسیله آن وجودش را در دنیای تظاهرات و مادی آشکار کند و بر روی طبیعت مادی اثر بگذارد .
کالبد طبیعی انسان فنا پذیر است و آنوقت که دیگر مکان مناسبی برای وجود انسان نباشد ، وجود انسان کالبد را ترک کرده و کالبد تجزیه شده و به مواد طبیعی که از ترکیب آنها ساخته شده تبدیل می شود .