فراموشی مکانیزم فعالی است که به طور مداوم در مغز در حال کار است .عملکرد فراموش کردن به مغز اجازه می دهد اطلاعات تازه برای بازنویسی اطلاعات قدیمی را برای جلوگیری از سازگاری بیش از حد با تجربیات خود به صورت کمی فراموش شده کنترل کند .

مثال :

مسئله ؛ چگونگی آموختن اشیاء توسط انسان و یا انسان در حین یادگیری محیط پیرامون خود .

اگر فرض را براین بگذاریم که تنها یک نمونه انسان یا یک فرد بر روی کره زمین زندگی می کند و این انسان از طریق حواس پنجگانه خود در اولین مشاهده اش یک شئ را مشاهده می نماید که نسبت به آن هیچ گونه ذخیره اطلاعاتی در حافظه مغز خود ندارد و کاملا در مورد شناخت آن شئ ناآگاه است .

الف ) درخت :

در کل این انسان برای اینکه بتواند محیط اطراف خود را بفهمد و درک کند لازم است و ضرورت دارد تا هر چیزی را که برای بار اول مشاهده می نماید ، یک اسم مشخص برای آن تعیین کند تا بتواند آن شئ را بفهمد و درک کند و بدین منوال تمام محیط اطراف خود را درک نماید .

این انسان تنها بر روی زمین یک اسم خوشایند برای خودش را روی روی شئ ئی که هم اکنون آنرا مشاهده نموده می گذارد و آن اسم " درخت " است .

ب ) گردو :

او بعد از مدتی و در یک زمان دیگر مجددا همان شئ که اسمش را درخت گذاشته است ، را مشاهده می کند . اینبار توجه و دقت او به درخت بیشتر می گردد و شئ های پراکنده و ریزی را بر قسمتهایی از درخت آویزان است را مشاهده می کند که نسبت به شناخت آنها بی اطلاع و ناآگاه است . پس یک اسم خوشایند دیگر برای خودش ، را روی شئ جدید که از درخت آویزان است تعیین می کند و آن اسم " گردو " است .

مغز این فرد از ویژگی فراموشی خود بهره می برد تا گردو را که یک اطلاع تازه از درخت است را با فراموش کردن درخت به تنهایی ، مفهوم گردو را با مفهوم درخت ترکیب می نماید و ایندفعه شئ ئی را که دو بار و در دو زمان متفاوت آن مشاهده نموده ، را در نام " درخت گردو " میفهمد و درک می کند . و دیگر آن را تنها یک درخت نمی داند و مغز او ، شئ فقط یک درخت است را فراموش می کند .

ج ) برگ :

فرد تنها بر روی کره زمین ، برای سومین بار و در یک زمان دیگر ، درخت گردو را مشاهده می کند و با دقت بیشتر به جزئیات درخت گردو انبوهی از اشیائی که به صورت پراکنده و فراوان از درخت گردو آویزان است را مشاهده می کند که هیچ گونه اطلاعاتی در مغز خود درباره آنها ندارد .

بر حسب لزوم یک اسم خوشایند دیگر برای خودش ، را روی شئ های جدید که بر روی درخت مشاهده می کند می گذارد و آن اسم " برگ " است .

مغز او اینبار هم از قابلیت و ویژگی فراموشی خود بهره برداری می کند و اطلاع درخت گردو را که یک اطلاع قدیمی برای او است را فراموش می نماید و اطلاع " برگ " را که یک اطلاع جدید و تازه برای او است را با مفهوم درخت گردو ترکیب می نماید و درخت گردویی که برگ دارد را در خود ثبت و ذخیره می نماید و می شناسد .

تشریح و جمع بندی :

مغز این فرد تنها از قابلیت و ویژگی فراموشی خود بهرمند می شود تا از طریق مشاهده بیشتر بر روی خصوصیات و جزئیات درخت گردو در زمانهای مختلف دیگر با مشاهده اشیاء جدید که از قبل از آنها بی اطلاع بوده است ، آنها را جزء به جزء نامگذاری نماید و با خلق مفاهیم جدید و جایگزینی بر روی مفاهیم قدیمی با فراموش کردن آنها ، شناخت خود را نسب مفهوم درخت که در اولین بار مشاهده نموده را به سمت کمال در شناخت آن رشد بدهد .

 

 

 

 

http://besuyeeshgh.blogfa.com/post/1